محب المتقين

👈 ابوحمزه ثمالی می گوید دخترم کبوترانی داشت و از روی عصبانیت آن ها را ذبح کردم و به طرف مکه رفته و قبل از طلوع آفتاب نزد امام باقر رفتم. وقتی هوا روشن شد کبوتران زیادی آن جا دیدم❗️
به خودم گفتم مسائلی را می پرسم و آنچه جواب فرمود را می نویسم و فکرم درگیر کاری بود که در کوفه کردم که بدون دلیل آن ها را ذبح کردم و گفتم اگر کبوتر خیری نداشت امام نگهداری نمی کرد.
#امام_باقر فرمود چطوری؟ دلت جای دیگری است؟
گفتم بله به خدا قسم و قضیه را تعریف کردم و این که الان تعجب می کنم از زیادی کبوتران شما❗️

امام فرمود کار بدی کردی ابوحمزه ، آیا نمی دانی که
1️⃣  اگر از اهل زمین [جن] بلایی به بچه های ما برسد خداوند آن را با تکان خوردن [ یا پر ریختن ] کبوتر دفع می کند
2️⃣ و در آخر شب برای نماز شب خبر می دهند

پس برای هر کدام از آن ها صدقه بده چون آن ها را از روی عصبانیت کشتی❗️(طب الائمه ص111)

✅ از این روایت استفاده می شود:

1️⃣ مردم باید بتوانند بعد از نماز صبح و قبل از طلوع آفتاب نزد مدیران و روحانیون بروند (ساعت شروع کار 8 نیست).
2️⃣ نگهداری کبوتر پسندیده است.
3️⃣ نگهداری کبوتران زیاد هم کار خوبی است