جمعه نهم فروردین ۱۳۹۲ - ۱۱:۲۸ ق.ظ - جواد باقری قمی -
بسم الله الرحمن الرحیم
هر تلاشی نقاط مثبتی دارد و نکاتی نیازمند دقت بیشتر. فیلم ملک سلیمان نیز از این قاعده مستثنی نیست و فقط چند مورد محتوایی بیان می گردد که نیازمند توجه است:
بدیهی است که بیان تاریخ باید مستند باشد و قرآن کریم متنی است که نه در سندش شبهه است و نه در تصریحاتش. خوانندگان محترم عنایت دارند که اطلاعات معتبر ما نسبت به انبیای بنی اسرائیل محدود است و نصوص قرآن کریم باید پایه و اساس ترجیح ها باشد:
وَ وَهَبْنا لِداوُدَ سُلَيْمانَ نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ (30)إِذْ عُرِضَ عَلَيْهِ بِالْعَشِيِّ الصَّافِناتُ الْجِيادُ (31)فَقالَ إِنِّي أَحْبَبْتُ حُبَّ الْخَيْرِ عَنْ ذِكْرِ رَبِّي حَتَّى تَوارَتْ بِالْحِجابِ (32)رُدُّوها عَلَيَّ فَطَفِقَ مَسْحاً بِالسُّوقِ وَ الْأَعْناقِ (ص: 33 ).
اما سلیمان در فیلم می گوید:
خورشید را برایم باز گردان؛ خطاب وی به یک نفر است در حالی که قرآن کریم می فرماید: رُدُّوها ، که فعل امر به جمع است یعنی آن را بازگردانید.
علاوه بر این، آن جمله القا می کند که حضرت سلیمان خود را نیز کسی می داند و برای خود ارزش قائل است در حالی که قرآن کریم می فرماید: رُدُّوها عَلَيَّ ؛ «علیّ» در آخر کلام وی ذکر شده نه در اول یا وسط کلام، حضرت خود را در آخر سخن مطرح می کند!
آیا بین « رُدُّوها عَلَيَّ » با «ردوها لی» تفاوت است یا نه، نیازمند رجوع به منابع اصیل است.
فیلم ملک سلیمان نبی بر اساس این تفسیر از آیه سی و سوم سوره ص طراحی شده که حضرت سلیمان به ساق ها و گردن های اسب ها دست کشید یعنی ابتدا به دست اسب دست کشید و سپس به گردن آن ها و این نص قرآن کریم است اما سلیمان فیلم بدون دست کشیدن به دست اسب، فقط به گردن یک اسب دست می کشد.
تعداد اسب هایی که سلیمان در ابتدای فیلم می بیند معدود است. آیا مشغول شدن به تعداد محدودی اسب ارزش آن همه وقت گذاشتن توسط پیامبر خدا را دارد که تقاضا کند دوباره می خواهد آن ها را ببیند و یا چنان درگیر آن ها شود که بنابر تفسیری دیگر، وقت کم بیاورد و تقاضا کند خورشید دوباره برگردد هر چند آن اسب ها ویژه باشند؟ در برخی از تفاسیر نیز بیان شده که حضرت از اسب هایی که برای جهاد آماده شده بودند سان می دید، کثرت اسب های جنگی و تند رو متناسب با صرف وقت برای ملاحظه آن هاست نه معدودی اسب.
سلیمان در فیلم پس از درخواست ملک یگانه به خداوند می گوید: «...تو بسیار بخشنده ای»، که ترجمه اش چنین است: انت الوهاب، اما عبارت قرآن چنین است: إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ (ص:35). به عبارت دیگر «تاکید» و «ضمیر فصل» در سخن سلیمان فیلم ملاحظه نشده اند.
آیا ما راضی می شویم حرف های خصوصی زندگی مان برای عموم بیان گردد؟
سلیمان در فیلم به همسرش کلمات عاطفی می گوید و او را عزیزم خطاب می کند، بیان حرف های خصوصی یک پیامبر و نه یک فرد عادی با همسرش برای عموم مردم با حیا سازگار است؟
چه دلیلی بر انتساب حسادت به این پیامبر خداست؟
سلیمان در فیلم به همسرش می گوید از هم اکنون به فرزند آینده اش حسادت می کند و احساس می کند که وقتی به دنیا بیاید تمام توجه همسر را به خود جلب می کند!
توضیح پایانی:
اگر بفرمایید چرا اکنون درباره ملک سلیمان می نویسی؟ به چه مناسبت؟
پاسخ این است که امروز فرصت شد تا آن را ببینم.